
پارک مارکت جواهر تاج داچ تاون است، اما داستان آنچه قبلاً آنجا بود، پیچیده است.
خانه پناه در سال 1854 در محلی که بعداً به پارک مارکت تبدیل شد تأسیس شد. ما در یک لحظه به بیانیه مأموریت آنها باز خواهیم گشت زیرا در سال 1861، قبل از تکمیل خانه پناهگاه، دولت این ساختمان را برای اهداف یک بیمارستان جنگ داخلی قرض گرفت.
این بیمارستان در اوت 1861 افتتاح شد و به نیروهای اتحادیه خدمت می کرد.
نه اجاق داشت، نه تختخواب، نه تخت، نه رختخواب، نه غذا، نه پرستار و نه چیز آماده. صد نفر اول شب آمدند. آنها را با واگنها به طول صد و بیست مایل، در جادهای ناهموار، با راهپیماییهای شتابزده، از اسپرینگفیلد به رولا، و از آنجا با راهآهن به سنت لوئیس تا ایستگاه خیابان چهاردهم، برای غذا و آب آورده بودند. در آنجا که ده ساعت چیزی برای خوردن نداشتند، آنها را در گاری های اثاثیه قرار دادند و سه مایل باقی مانده را حمل کردند. دیوارهای برهنه، کف لخت، و آشپزخانه خالی آنها را پذیرفت. اما جراح خوش قلب، بیلی، تمام تلاشش را کرد تا مهربانی جای کرایه خوب را بگیرد. از همسایه ها غذای پخته شده برای شامشان تهیه کرد. هموطنان بیچاره بسیار متلاشی و خسته از سفر بودند، اما ما هرگز صدای شکایت یکی از آنها را نشنیدیم.
کمیسیون بهداشت غرب، 1864
شرایط بیمارستان با گذشت زمان بهبود یافت و در سال اول، 4,999 مورد پذیرش و 276 مورد مرگ ثبت شد.

وقتی جنگ داخلی تمام شد، بیمارستان به همان چیزی که در ابتدا در نظر گرفته شده بود تبدیل شد: خانه پناه.
اسمش قشنگ به نظر میاد، درسته؟ مانند استراحتگاهی برای مسافران خسته. خوب، دقیقاً اینطور نبود.
خانه پناه نیمی یتیم خانه بود، نیمی زندان.
اگر بچه بودی و جرمی مرتکب شدی به خانه پناهگاه فرستاده شدی. اگر کودکی بودید که پدر و مادرش مرتکب جرمی شدند و به زندان فرستاده شدند، به خانه پناهگاه فرستاده شدند.
مسئولین به شما می گویند که خانه پناه برای القای اخلاق در کودکان بداخلاق وجود داشته است. بچهها به مدرسه میرفتند، با صندلیهای چوبی سر کار میرفتند یا در مزرعه مجاور کار میکردند، بازی میکردند، خوب غذا میخوردند، کتانی تمیز داشتند، و غیره.
سالها شایعاتی در مورد آنچه پشت دیوارهای خانه پناه میگذرد وجود داشت. در ژوئیه 1872، حکمی علیه سرپرست خانه پناهگاه گلیسون به اتهام ظلم عمدی و بدخواهانه صادر شد.
ناظر خانه پناهگاه در کلیولند نامه ای به هیئت منصفه بزرگ در سنت لوئیس ارسال کرد و در آن اظهار داشت که آقای گلیسون "یک متعصب کوته فکر، خودپسند، متعصب است که مجبور شده و افتتاح و در مجلس تمرین کرده است. پناهگاه، نفرینانگیزترین و ظالمانهترین سیستمی است که تا به حال یک اصلاحخانه آمریکایی را رسوا کرد.»
مجازات ها در خانه پناه عبارت بودند از:
- حذف بازی و ورزش
- بدون شام به رختخواب فرستاده شدن
- محرومیت از غذا به جز نان و آب در وعده غذایی منظم
- سلول انفرادی
- تنبیه بدنی و آزار جسمی
هیئت منصفه بزرگ اعلام کرد که باید تغییرات اساسی ایجاد شود. هنوز مشخص نیست که آیا هیچ یک از این تغییرات اساسی هرگز ایجاد شده است یا خیر، زیرا در طول سال ها، خانه پناهندگی همچنان اتهامات رفتار غیرانسانی با کودکان را دریافت می کند.
در سال 1915، یک "مزرعه اصلاحی" در محل فورت بلفونتین تأسیس شد و بچه های خانه پناهگاه به مزرعه فرستاده شدند.
ساختمان های موجود در محل خانه اصلی پناهگاه تخریب شدند و زمین به پارکی تبدیل شد که ما اکنون به نام مارکت می شناسیم. من فکر میکنم همه ما میتوانیم موافق باشیم که این فضا زمانی که برای شادی کودکان استفاده میشود، به مراتب بهتر به جامعه خدمت میکند، نه درد.
تاریخچه بالا از خانه پناه با حسن نیت ارائه شده است اریکا ترن. بیشتر از مینی تاریخچه های اریکا از سراسر سنت لوئیس را می توانید در صفحه اینستاگرام او پیدا کنید. @found.stlouis.
یک نسخه بزرگتر از تصویر بالا از شماره 3 نوامبر 1901 مجله جمهوری سنت لوئیس را می توان یافت در این لینک.
می توانید مقالات بیشتری در مورد تاریخ داچ تاون در اینجا بیابید dutchtownstl.org/history.